بچه که بودم ، قسمتی از تشویق روزه داری مون رو خوراکی های رنگارنگ و خوشمزه مادرم تشکیل میداد که مخصوص همین ماه درست میکرد برای من و برادرم... و اصلا ما بچه ها ماه رمضان رو با همین چیزاش شناخته بودیم!
بزرگ و بزرگتر که شدم زیبایی های دیگه ماه رمضان رو کنار خاطرات شیرین دستپخت مادر گذاشتم و بیشتر و بیشتر دوستدار این ماه مبارک میشدم.
روزه داری خیلی هم راحت نیست، ولی در مقابل برکات و زیبایی های این ماه انصافا به چشم نباید بیاد...
یادش بخیر افطاری های دوران مدرسه ... از قشنگ ترین خاطراتم هستن اون شب ها... گرچه همیشه نماینده کلاس بودم و معمولا نفر اخر بودم که افطار میکردم
و هنوز هم مهمانی و افطاری دادن رو دوست دارم و البته همسرم هم همینطور و شاید بیشتر از من!
ماه رمضان هم مثل گذشته نیست... خانواده هایی که دعوت میشن همه ی اعضا روزه نیستن! و امیدوارم اونایی که واقعا میتونن بگیرن این فرصت ها رو از دست ندن...
پ ن: ماه رمضان حرمت دارد! آشکارا نخورید...
التماس دعا در این ماه مبارک
کلمات کلیدی: