مینویسم که یادم بماند این روزها را...
شرایط سختی که مردمم با آن دست و پنجه نرم میکنند...
خیلی ها منتظر یک اتفاق خوب... خیلی ها ناامید از سروسامان یافتن این وضع و مایوس از کسانی که روزی به آنها امیدداشتن...
بعضی پشیمان از انتخاب شان و بعضی همچنان با غرور نابجا انگشت اتهام به سوی همه دراز کرده اند
همه ولی جز صبر کاری نمیکنند که نمیتوانند کاری کنند و نمیگذارند کاری کنند که خشک و تر را با هم میسوزانند ... چه اغتشاشگر چه معترض و منتقد...
در این میان بعضی دولتمردان از آب گل الود ماهی میگیرند و بعضی با جیغ و داد و هوار و تظاهر، گویی بزک سیاسی راه انداخته اند برای مردمی که دیگر به سختی باور میکنند...بعضی هم سکوت و ....
مینویسم که یادم بماند آیا بعدها مردم نتیجه ی این همه صبرشان را خواهند دید؟ یا سالها شاهد این اوضاع و سکوت های مصلحت امیز همچنان خواهیم بود...
پ ن: اگر فکر میکنید رییس جمهور کاره ای نیست توی این مملکت پس خواهشا رای هم ندید! الانم این حرفا رو نزنید...
یا مهدی...
کلمات کلیدی: