سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس خود را نشناسد، به غیر خود نادانتر باشد . [امام علی علیه السلام]
✿ ❀ رنگ های دنیای من ❀ ✿
 
قران و قران ناطق

 


از آیات 1سوره قدر، و 185 سوره بقره، یقین حاصل می شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است. از طرفی می دانیم که بعثت رسول اکرم(ص) در ماه رجب می باشد و اولین آیات بر رسول خدا در ماه رجب نازل شده است، پس چرا میگوییم: قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شده است؟
جواب این است که قرآن یک مرتبه دفعتا و جملة واحدة بر قلب مبارک رسول خدا نازل شده است و آیاتی مانند "انا انزلنه فی لیلة القدر" اشاره به این مطلب است. و یک مرتبه هم تدریجا نازل شده است که ابتدای آن در ماه رجب و آغاز بعثت رسول خدا بوده است.

شب قدر، شب نزول قرآن و شب نزول ملائکه می باشد. در این شب، ملائکه نازل می شوند بر ولی زمان: حضرت حجة بن الحسن (عج). در این شب، تقدیر امور می شود بر وفق حکمت.
اینها اشاره به رووس مطالب به نحو اجمال است. حالا چگونه ملائکه نازل می شوند، کیفیت تقدیر امور عالم، مقدرات حتمیه و مقدرات مشروطه، اینها اسراری ست که از ادراک عقول ما بالاتر است.

حضرت امیرالمومنین(ع) که باطن قرآن بوده و قرآن ناطق است می فرماید:" قرآن ، دریایی ست که عمق و قعر آن ادراک نمی شود... دریایی ست که هرچه آب کشندگان و آب برداران از آن مصرف کنند، آن را تهی نمی نمایند"... "و حقا که قرآن، ظاهرش زیبا و باطنش عمیق است، عجائب آن نابود نمی شود، غرائب آن پایان پذیر نیست و تاریکی ها برطرف نمی شود مگر به وسیله ی آن"
دانشمندان گفته اند: اگر یک انسان عالم و دانشمند مذهبی که دارای فهم قرآن باشد، اگر خداوند به چنین بنده ای هزار سال عمر بدهد، و در این عمر طولانی ، هرماه یک ختم قرآن نماید با تمام دقت و تدبر، هربار به هر آیه ای که برسد چیزی از آن می فهمد، که قبل از آن نفهمیده بود!

رسول اکرم اسلام(ص) فرمودند: "من در میان شما دو نتاع نفیس و گرانقدر باقی می گذارم: کتاب خدا و عترت من، اهل بیتم. و تحقیقا آن دو از هم جدا نمی شوند تا با همدیگر بر حوض کوثر برمن وارد شوند."
معنای جدا نشدن کتاب و اهل بیت از یکدیگر این است که قرآنی که مردم را به امیرالمومنین دعوت نکند ، نازل نشده است، و امیرالمومنین که مردم را به قرآن دعوت نکند، آفریده نشده است. قرآن دعوت به امام می نماید و امام، دعوت به قرآن. اینها از یکدیگر جدا نمی شوند.
معاویه خواست قرآن را از امیرالمومنین جدا کند، قرآن را بر سر نیزه ها زد تا بدین وسیله قرآن ناطق را که امام است از بین ببرد. در اینجا که میخواهند قران  را از حضرت جدا کنند، امیرالمومنین که اگر یک ذره از قرآن را روی زمین ببیند، بر می دارد و می بوسد و روی چشم می گذارد، دستور داد که بزنید. آنها کاغذ مرکبند. آن دیگر قرآن نیست. قرآنی که بخواهند امیرمومنان را با آن از صحنه خارج کنند، قرآن نیست. 

فکر نکنیم که استجابت دعا فقط این است که آنچه را از خدا میخواهیم، همان را فورا در کف دست ما بگذارند! بالاخره یا آن حاجت را می دهند، یا گناه شخص را می بخشند یا بلایی را برطرف می سازند و خلاصه دعا کننده ای دست خالی بر نمی گردد.

گزیده ای از سخنرانی های استاد فاطمی نیا

 

میشود این رمضان موعد فردا باشد
آخرین ماه صیام غم مولا باشد

میشود در شب قدرش به جهان مژده دهند
که همین سال ظهور گل زهرا باشد


(التماس دعا)


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مدادرنگی 90/5/28:: 2:51 عصر     |     () نظر
 
شیطان و امتحان

 

علماء لغت گفته اند:هرجا در لغتی شین و طاء و نون باشد ، معنای فساد و افساد در آن می باشد. شیطان به معنای وجود مفسد و شرور است.
شَیطینَ الانس والجن(شیطان هایی از انسان و ازجنیان). شیطان جنی، به جن کافر می گویند که اسلام نیاورده و کارش فساد و شرارت و خرابی ست، همانطور که شیطان انسی آن انسانی ست که مسلمان نیست و کارش شر رساندن، خرابی و افساد است.
نظر محققین از اولیا این است که کفر شیطان، اظهار بوده است نه ظهور. یعنی در حقیقت کافر بوده است و در آن امتحان الهی، کفرش را ظاهر نمود.
خداوند همه مکلفین را امتحان می نماید. یکی ازدعایی که مستجاب نمی شود این است که از خدا بخواهیم که ما را امتحان نکند! آیاتی در قران داریم که امتحان شدن انسان را حتمی می داند. از امتحان چاره ای نیست. ولی باید از اون بخواهیم که امتحان ما را سخت نفرماید و ما را با عافیت ، از امتحان پیروز و موفق بیرون بیاورد.
اگر در امتحان الهی نقص انسان ظاهر شد، این خود یک نوع لطفی ست که خودش را بشناسد و به نقایص خویش پی برده و درصدد تکمیل و رفع نقایصش برآید. شیطان این کار را نکرد! وقتی فهمید که حسود و متکبر است به جای پشیمانی و توبه و اصلاح ، از در لجاجت با خدا در آمده و به شقاوت ابدی و لعنت خداوندی مبتلا گشت.
(ابلیس گفت: در مقابل گمراهی و اغوایی که مرا نمودی، بر سرراه راست و صراط مستقیم تو حتما می نشینم برای اضلال و گمراه نمودن آنان* سپس از روبرو و از پشت سر و از جانب راست و از جانب چپ شان به سویشان می آیم. و در آن صورت، دیگر تو اکثریتشان را شاکر و سپاسگزار نخواهی یافت)
این آیه اشاره به جهات مختلف و ابعاد متفاوت اظلال و گمراه نمودن شیطان و طرق فراوان آن می باشد.
امام باقر(ع) فرمودند: مراد از آمدن شیطان و حمله ی او از جلو یعنی امر آخرت را برایشان سبک و بی اهمیت می نمایم. مراد از پشت سر یعنی کار می کنم که در مورد حلال و حرام اهمیت ندهند و آنها را امر میکنم که اموال را از هر راهی شده جمع کنند و حقوق شرعی آنها را (مثل خمس و زکات و صدقات) نپردازند تا اینکه برای وارثانشان باقی بماند. و مراد از سمت راست این است که در دین و عقایدشان گمراهی وشک و شبهه ایجاد می کنم. و مراد از سمت چپ این است که لذت ها را محبوب آنها قرارداده و شهوات و هوس رانی را بر دل هایشان غلبه می دهم.
حدود تصرفات شیطان فقط در مرحله ی دعوت و وسوسه می باشد. شیطان نمی تواند هیچ کس را وادار به گناه نماید مگر اینکه خود شخص، دعوت او را اجابت کرده و به وسواس او اهمیت دهد و پیروی کند. شیطان قویتر از ما نیست! خداوند می فرماید: (تحقیقا که کید و مکر شیطان ضعیف می باشد). ما خودمان هستیم که او را قوی می کنیم و اجازه نفوذ او را در خویش می دهیم. شیطان اگر مخالفت شود، دست بر می دارد. آدم وسواسی، اگر چند بار مخالفت او کند، دست بر می دارد.
یکی ازمظاهر حمله های شیطان، وسواس درنماز یا طهارت و نجاست و امثال اینهاست. همانطور که بی مبالاتی در نجاست و طهارت و یا در عبادت، از مظاهر مکائد شیطان می باشد، افراط و وسواس هم از مکائد شیطان می باشد.
از جمله موارد حمله های شیطان، ایجاد سوء ظن و بدگمانی در انسان می باشد. که خیلی وقت ها در خانواده ها و مابین زن و شوهر نسبت به یکدیگر می باشد.
 یکی دیگر، در افکار و اندیشه های مربوط به عقائد است. که نباید اعتنا نمود و دنبال آن خیال و شبهه را گرفت.
یکی از موارد، فال بد زدن است. و احادیثی در مذمت فال بدزدن که به آن تطیر گویند و تشویق به فال نیک زدن و خوش بین بودن در امور و توکل برخدا کردن در همه کارها وارد شده است.
یکی از موارد حمله های شیطان، تبعیت در سیروسلوک و اذکار و دستورات معنوی از افراد ناقص و مدعیان دورغین عرفان و سلوک است.
یکی از بزرگان می فرمود: حمله شیطان به نسبت آن خیری ست که به سراغ انسان می آید، یعنی هرچه مطلب عالی تر و نفیس تر و با ارزش تر باشد، حمله ی او شدیدتر است و سعی او برای محروم کردن انسان از آن خیر عظیم، بیشتر است.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مدادرنگی 90/5/21:: 2:11 عصر     |     () نظر
 
ر+م+ض

 

راء و میم و ضاد ، اصل واحد است و هر لغتی که از این حروف تشکیل شده باشد در آن، یک معنا وجود دارد که آن معنای حرارت و سوختن  می باشد.
به این ماه شریف رمضان گفته اند، چون این ماه گناهان را می سوزاند.
پیامبر اکرم(ص): ماه خدا به سوی شما روی آورده است. با رحمت و بخشش و برکت...... ای مردم، در این این ماه به مهمانی خدا دعوت شده اید.
واقعا مهمانی ست.واقعا سفره ی پذیرایی ست.جمله ی دیگری می فرماید که جا دارد انسان پردربیاورد! هر مهمانی عزیز نیست، گاهی شما چند نفر را دعوت می کنید ، در میان آنها یک نفر هم برای شما عزیز نیست، روی جهاتی او را هم دعوت کرده اید! آیا در مهمانی خدا هم چنین چیزی وجود دارد؟! نه چنین نیست. می فرماید:
در این مهمانی، از اهل کرامت خدا قرار گرفته اید!
همه شما در این ماه عزیزان خدا هستید. همه ی شما را خدا دوست دارد و روی همه ی شما حساب دارد.
ماه رمضان ماه توبه و انابه است. مخصوصا در ابتدای این ماه، انسان باید با توبه وارد شود. بزرگان فرموده اند: ماه رجب و ماه شعبان، دو چشمه هستند که انسان خود را شستشو داده و وارد ماه مبارک رمضان شود. در سر این سفره ائمه نشسته اند. در تمام این ماه باید متوجه امام زمان(عج) بود. ائمه ، روح نماز و روزه و تمام عبادات هستند...
خدایا ، من در سر این سفره نمی دانم چه مهمانی هستم.اما تو در اینجا یک مهمان بسیار خوب داری، مهمان بسیار عزیزی داری. اگر من مهمان خوبی نیستم، تو به احترام آن بزرگوار مرا ببخش، و آن عزیز، وجود نازنین مولایمان امام زمان(عج) است.


پ ن1: این چند روز از کتاب نکته ها و گفته های استاد فاطمی نیا غافل بودم. تا ساعتی پیش که دوباره برداشتم و نگاش کردم دیدم مطالب زیادی متناسب با این ایام داره که انشالله در چند پست آتی سعی میکنم ثبت کنم، البته مختصر. التماس دعا

پ ن2: مرا هزار امید است و هر هزار تویی...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مدادرنگی 90/5/20:: 12:4 عصر     |     () نظر
   1   2      >
درباره
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها