پيام

مدادرنگي
90/2/23

+ مصاحبه با دو زن مرده شور

مدادرنگي 90/2/24

مدادي چته؟؟؟:))))))))

تا بحال تو مرده شور خونه بودي ...؟

واااااااا چ جالب! خانومه گفته مرگ مادرشوهر عاديه!!

روز جمعه ست گفتم يه کم ببرم تون اون دنيا :دي

رزگل تا حالا تو مرده شور خونه نبودم که هيچ، مي ترسم به سمتش نگاه کنم! :دي

سنا بده زدم تو خط اموات؟ يکي واسه من کار پيدا کنه، و گرنه ميرم مرده شور ميشم :دي

ولي بايد ترست بريزه ...من تمام مراحل شستن مرده رو ديدم ...اون لحظه حسي كه داري عجيبه

اون تيکه مادر شوهر رو خوندم، چه عروس بدجنسي بوده!

واقعا رزگل؟؟؟ ... ووي نه ،من مي ترسم!

آيكن وحششششت:((

ولي من فقط يه جا بود كه پاهام لرزيد اونم وقتي كه من وداداشم زودتر از بقيه رسيديم ...ومسئول گفت شما محرميد بياين سر جنازه رو بگيريد بزاريمش تو اتاق شستشو....

آخي...رزي كي بود؟ خدارحمتش كنه...خيلي ترسناكه:(

سنا اون ماشين مرده شويي رو بذار اينجا ... کدوم پستت بود؟ يه پيام بذار، جالب بود... با اون ديگه مرده شويي جمع ميشه ...

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1286571

آها پس از آشناها بوده، خدا رحمت شون کنه... وليکن ميگن آشناها ترس نداره! غريبه رو آدم مي ترسه... آشنا ها رو که اونقدر گريه مي کنه آدم ترس مرس حاليش نيست! ... منم بالاسر پدربزرگم حاضر شدم، يعني قشنگ نشستم کنار ميت! در صورتي که از بقيه مي ترسم... البته مثل بچه هاش که مي بوسيدنش من اين يکي رو مي ترسيدم!

مادر پدرم بود ....كسي نبود دعاها رو بخونه ما بايد ميخونيدم از اولش رو بودم...من مادرم هم مادرش رو وهم مادر شوهرش رو شستشو داد

فيلم محيا رو ديدين؟ راجع به مرده شور ايناست!

بله ديدم، فيلم خوبيه... :)

آقا چه بي مقدمه!!!!!!! يه لحظه عکس رو ديدم هول کردم...ترسيدم.......ميدم واي برمن!!!!!!

موقع مُردن هم همينجوري ييهويي غافلگير ميشيم:(

:)))))) ... ببخشيد دختر ايران زمين، شرمنده :)))...

تو که گفتي ترست ريخته که! :دي

خوبه بزار! يادمون بياد عاقبتمون رو:دي

دوست داشتى پرنده باشى و از اينجا پر مى كشيدى؟ كسى كه دلش پر از غم است هر جا كه برود همان است. چه پرنده باشد و چه ...)):(.ممنونم.

چيه ، مي ترسي طلبيده بشي؟ :)))... ببين ساقي هم تاييد کرد، مي ذارم ديگه :دي

تبسم بهار خوب زدي نااميدمون کردي! :)

جمله اي كه نوشتم مال اون زن بود:(