پيام

مدادرنگي
90/2/17

+ امروز در مشهد تشييع شان کرديم...

فکر کنم شهيد محترم "اخلاص" را برده بودند مشهد چون اينجا نبود ... اينجا پاي مزار شهداي گمنام، دنبال صندوق راي مي گشتم! ...

امروز در مشهد فقط دو شهيد دفاع مقدس تشييع شد... يکي شهيد برونسي و ديگري گمنام بود، ولي ديروز زياد بودند... صندوق راي؟!

خوش به حالت :(

بله ... تا به حال نديده بودم کسي پاي مزار شهدا به جاي اين که شرمنده باشد بيايد سخنراني کند که ما سردار جنگيم اينها مثل بچه هاي ما هستند ، ما اين جا رو درست کرديم ما ال کرديم بل کرديم ... بي خيال حاجي! موقع تدفين و تبليغ ؟ شهيد بي پدر و مادر گير آوردي؟!!! ... نمي دونم توي مشهد کسي از اين سخنراني ها نکرد در تشيع شهدا؟ فکر کنم اولين بار بود مي ديدم همچين چيزي رو ...

اوهوم ... متاسفانه بعضيــــــــــــــــها!!!

صحببت هاي شهردار رو شنيدم ... مي گفت ما بايد نام شهداء رو زنده کنيم ... با خودم گفتم لابد با حذف اسامي شهداء از سطح شهر! :(

آخ آخ! جناب كوچه ديديد؟!؟!

راستي دفنش هم رفتي مدادي؟

جناب يا سرکار کوچه بني هاشم! ... تو مشهد سخنراني کردن، زيادي هم سخنراني کردن! مردم رو تو آفتاب نگه داشته بودن يک ساعت و نيم و هي ميرفتن اون بالا يکي يکي حرف مي زدن، اعصاب همه خورد شده بود... حرفاشون رو خيلي گوش ندادم راستش! چون خسته شده بوديم! وليکن همون کمش هم که گوش کردم تقريبا ميشه گفت محتواش همينايي بود که شما اشاره کردين...

تسنيم جان تابوت شهيد ديروز توي حسينيه شکسته بود، هجوم باعث شد اينجوري بشه..... نميدونم ديگه درستش کردن يا نه ،ولي امروز رو تو مسير بودم، بعد که نزديک حرم شديم با ريحون تند تند رفتيم جلو تا وارد حرم بشيم تا جمعيت نرسيده! چون بازرسي طول مي کشيد ... واسه همين اون صحنه رو نديدم...

ساقي جان بهشت رضا نرفتم متاسفانه... ولي امروز قرار بود دفن کنن...

جدن؟؟؟؟؟؟؟؟ امروز دفن نكردن؟!؟! // مدادي فرق داشت مال تهران با مشهد قضيه ش!

ميدونم فرق داشت، من زياد گوش نکردم، چون در اثر گرما و يکجا سرپا وايستادن حالم بد شده بود... ولي يه کم که گوش دادم به دلم نچسبيد صحبت ها... مراسم شون از اين لحاط خوب نبود، خيلي ها اومدن بالا حرف زدن... خيلي اذيت شدن مردم! خيلي! ... بايد مختصر کنن اينجور جاها...

مال ما بيشتر تشييع طول ميكشه... تدفين خيلي طول نميكشه مراسمشون...

من و ريحانه دنبال صندوق پيشنهاد انتقاد ميگشتيم :) ... آخه کم مونده بود ما رو هم تشييع کنن! هلاک مون کردن با 2 ساعت سخنراني!

به خاطر طولاني شدن مراسم نبود که نرفتم بهشت رضا! به خاطر بي وسيلگي بود، بهشت رضا خيلي پرته! بد مسيره!

بعداز تشييع سخنراني بود؟

قبلش! بعد از تشييع کي محل ميده؟ همه ميرن خونه هاشون :) ...

ببين اول سخنراني بود، بعد تشييع بود تا حرم، بعد بهشت رضا...

چ كيفي ميداد از حرم تا بهشت رضا تشييع ميشد!:دي

بله ديدم خانم رضوان ... منظور اينکه تدفين شهدا که افتتاح پروژه شهري نيست اصلا نياز به موعظه هم ندارد خودش موعظه هست ... بگذريم

آفرين آقاي كوچه ي بني هاشم... من انقدر حرص خوردم............. دلم مي خواست داد بزنم ...............................بگم آخه تو رنگ جبهه نديد چي مي گي آقاي قاليباف.................

خانم همرنگ دريا ... من انتقادم رو به ايشون نوشتم ولي اينطوري هم که شما ميگين نيست ها! ... ايشون از سرداران و فرماندهان جنگ هستند ... البته اين ربطي به وضعيت کنوني ايشون نداره و انتقادات بسياره

دعامون کرديد؟

کل پارسي بلاگي ها رو جمع بستيم :)

آقاي محمد از كي تا حالا پشت جبهه ها شده خط مقدم جبهه ها....... بله ايشون بودند ولي نه در خط مقدم جبهه ها... چه مظلوم بازي هم در مي آورد مثلا بغض كرده... اينا انتقاد نيست اينا حقيقته... اينا حقيقته كه ايشون دارن براي راي چه كار كه نمي كنن... ديگه با شهدا چيكار دارن...........!!!!!!!

شما بودين و ديدين که ايشون پشت جبهه بوده ... يا الان از ضمير ايشون خبر دارين که داره ريا مي کنه؟!؟!؟!؟ ... خواهر بزرگوار من به هيچ وجه مدافع ايشون نيستم و انتقادات زيادي رو هم متوجه ايشون مي دونم ولي اين دليل نمي شه که به افراد تهمت بزنيم و يا سابقه ي افراد رو انکار کنيم ... ما بايد با منطق و استدلال و در عين حال مراعات اخلاق افراد رو نقد کنيم ....

البته من دارم خدمت شما درس پس مي دم ... مطمئنم خودتون از من آگاه تريد

اين آخرين نظريه که اينجا مي گذارم فقط به خاطر اينکه جواب دوستان رو داده باشم... يه سوال دارم از تون؟! آيا کسي که با شهيد ها زندگي کرده به قول شما با هاشون انس گرفته، شهيداي که اين همه مدت روي خاکهاي داغ جنوب بودند رو باز هم علاف سخن هاي خودش (تبليغ خودش) مي کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!! جواب سوال با خودتون............. آيا شهيدها که همرزم هاي ايشون بودند بازيچه نشدن؟؟؟؟

خانم همرنگ دريا ... حرفتون درسته ولي آخه چه ربطي داره به اشكال ما؟! ... مگه ما از عملكرد ايشون دفاع كرديم؟!! ... من كه بالا توي نظرات يه اشاره اي به انتقاداتم كردم ... اشكال ما به سخن شما اين بود كه طبق رهنمود رهبر در هنگام انتقاد از انصاف غافل نشيم ...

اين كه ايشون عملكردشون در مقابل شهداء نادرست باشه دليل موجهي نيست براي تكذيب سابقه ي ايشون ... يادمون باشه انتقاد اگر منصفانه باشه بهتر اثر ميذاره ... به هر حال اميدوارم موفق باشين و از ما چيزي به دل نگرفته باشين

مثلا فرض كنيد يه نفر بياد بخواد عملكرد زبير رو نقد كنه و در حين نقد بگه ايشون هيچ سابقه اي در اسلام نداشتن ... خب معلومه كه ديگه هيچ كس نقد اين نقاد رو نخواهد پذيرفت ... چون منصفانه نيست ... اتفاقا كنار هم قرار گرفتن همين سوابق و وضعيت هاي كنوني اين افراد خودش خيلي عبرت آموزه و تكان دهنده

من نگفتم ايشون سابقه نداشته آقاي محمد... من گفتم بيشتر پشت جبهه ها بودند تا خط مقدم جبهه هااا... ولي شما که بوديد و ديديد که مجري چنان از ايشون تعريف مي کرد که انگار ايشون 8 سال جنگ توي خط مقدم بودند... بگذريم... مهم نيست...

آهان ... پس شما از تتعريف هاي اغراق آميز مجري گلايه داريد ... خب اين يه حرفيه ... متاسفانه اين نقدتون وارد هم هست و داره تبديل به يه عرف غلط در جامعه مي شه ... مصاديقش هم بسياره ... تعريف هاي بي جا و زياده از حد افراد ... بماند ... وفقنا لله و اياکم ان شاء الله