• وبلاگ : ✿ ❀ رنگ هاي دنياي من ❀ ✿
  • يادداشت : دست گلي به ياد ماندني
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اخي برا منم همون وقتا بود:))))))) منتها با ي وقفه ي 40 روزه ک مشد بودم:دي
    پاسخ

    آره يادمه:) مخصوصا اون جمله ي رمزي "ما خودمون آقا داريم!" رو :)))
    سلام
    مبارکه، اره راست ميگي. چه روزهاي خوبي بود. البته اون موقع منم مشغول عقد خواهرم بودم زياد متوجه نشدم چي به چي شد
    ولي خب چه زود گذشت، خداروشکر

    سنا من بودم خصوصي بازي ميکردم با مدادي


    پاسخ

    عليک سلام. عب نداره مهم اينکه ختم به خير شد :) ....... آره سنا جان ترنمي بود ياد گذشته ها کرده بوديم :)
    + مرصاد 
    حالا کدوما رو نداشتيد؟
    پاسخ

    هردوش + عدس! :)
    + سنا 

    چه زود گذشتااااا يادش بخيــــر :)

    ايشالاا اين اخلاق ورزشکاري ادامه داشته باشه هميشه:)

    پاسخ

    آره واقعا :) ... انشالله ... انشالله خدا به منم بده : دي
    خوشبخ بموني مااادر
    پاسخ

    خوشبخت بشي دختر :-*